نفس مامان دوم شهريور وقت آتليه گرفتم برات...
سلام نازدونه ي من! خوشگل نازم الان خوابيدي! منم ديگه كم كم حوصله ام داره سر ميره... ديروز با هم رفتيم خونه مامان پروين و براي كارهاي روز پنجشنبه كه مراسم چهلم مامان بزرگه كمكش كرديم... بعدش با خاله مريم و بهار برگشتيم خونه... تو هم جديداً هي ميگي بريم خونه خاله مريم اينا با بهار بازي كنم! انشاءالله خونمونو جابه جا كنيم ميبرم چند ساعتي مهد ميذارمت تا حوصله است اينقدر سر نره عزيزم. وقتي اومديم خونه زنگ زدم خانم رضايي و براي دوم شهريور يعني يه روز بعد از تولد تو وقت آتليه گرفتم... چون اول شهريور چهارشنبه است نميشه درست برنامه ريزي كرد، بابا سركاره و اگه قرار باشه جشن تولد برات بگيرم مهمونا هم سختشونه بيان اما پنجشنبه راحت تر ميان... خلاصه اينك...
نویسنده :
مامان پریسا
10:30